
من یک بار مشتری داشتم که مشترک خبرنامه های ایمیلی سلامت-تغذیه-تندرستی بود. او اغلب متوجه میشد که صبحهایش میلغزد، میلغزد، وقتی از سوراخ خرگوش خبرنامه میافتاد. او به من گفت که دائماً در جستجوی آن یک «راز» برای سلامتی بهتر است که دوستانش نمیدانستند، بنابراین او میتواند کسی باشد که این دانش جدید را به او بدهد. متأسفانه، گذراندن بیشتر صبحها در جستجوی این جام مقدس مانع از انجام کارهایی شد که به سلامت و تندرستی او کمک میکرد، مانند پیادهروی، انجام یوگا یا مدیتیشن.
(پس از بحث در مورد اینکه اگر چیزی “محرمانه” واقعاً کار کند، یک راز نیست، ما همچنین توافق کردیم که او اشتراک برخی از آن ایمیلها را لغو کند.)
من فوق لیسانس علوم تغذیه هستم و نقاط ضعف و قوت این علم را روشن می دانم. مثلا، یک واقعیت تاسف بار در مورد علم تغذیه که با پوشش رسانه ای مطالعات جدید نادیده گرفته می شود این است که اغلب راهگشا نیست. اغراقآمیز بودن اهمیت یافتههای پژوهش، نه فقط در بیانیههای مطبوعاتی توسط دانشگاهها یا سایر مؤسسات تحقیقاتی، بلکه اغلب در چکیدههای واقعی مطالعه، امری عادی است. (چکیده خلاصه مطالعه است، اگر بخواهید tl;dr است.)
به همین دلیل است که من به ندرت (بسیار به ندرت) به یک مطالعه استناد می کنم اگر نتوانم متن کامل مقاله تحقیق را بدست بیاورم و خودم آن را ارزیابی کنم. حداقل یک مطالعه تحقیقاتی ارزیابی کرده است که چگونه چکیده ها و انتشارات مطبوعاتی نتوانسته اند به طور دقیق مقاله تحقیقاتی کامل را نشان دهند. آنچه نویسندگان یافتند بسیار رقت انگیز بود. بخشی از مشکل این است که محققان باید بودجه خود را توجیه کنند، و اگر لازم است یافته های خود را مهم تر از آنچه هستند نشان دهند، ممکن است این کار را انجام دهند.

نگاهی فراتر از سرفصل ها
من هر روز مقالاتی را در رسانه های اصلی می خوانم که یافته های واقعی تحقیقات علمی را نادرست نشان می دهد. (این بیشتر در روزنامهها و وبسایتها اتفاق میافتد، نه در مجلات، عمدتاً به این دلیل که زمان ارسال طولانیتری دارند و بنابراین با دقت بیشتری ویرایش میشوند.) وقتی به وبلاگها و انفجارهای ایمیل میرسید، ممکن است حتی بدتر هم شود.
گاهی اوقات، این تیتر است که گمراه کننده است، در حالی که مقاله یا پست واقعاً متعادل است. با این حال، از آنجایی که بسیاری از افراد فقط تیترها را مرور می کنند، این هنوز یک مشکل است. (اگر گاهی اوقات هرگز از تیتر خبر نمی گذرید، دست خود را بالا ببرید شاید پاراگراف اول.) این یکی از دلایلی است که مردم در مورد نحوه غذا خوردن آنقدر سردرگم هستند! من زمان زیادی را صرف مقابله با پیامدهای این اطلاعات نادرست در بین مشتریانم کرده ام.
اغلب، این پیامدها نه تنها به سردرگمی منجر میشود، بلکه منجر به خوردن از محل ترس و قضاوت میشود تا از محل پرورش و مراقبت از خود. این منجر به انتخاب مواد غذایی بر اساس باورها و افکار خودانتقادی در مورد اینکه چه چیزی و چقدر بخوریم، می شود. این بیشتر توانایی اعتماد به بدن ما را از بین می برد تا به ما بگوید در یک روز خاص یا در یک وعده غذایی خاص چه و چه مقدار بخوریم. همانطور که اغلب به مشتریانم می گویم، چرا و چگونه غذا می خورید اغلب مهمتر از آنچه می خورید است.

هشدار اسپویلر: گلوله جادویی وجود ندارد
اگر دوست دارید اخبار تغذیه را بخوانید، مراقب هر داستانی باشید که ادعا می کند یک مطالعه تنها هر آنچه را که فکر می کردیم در مورد تغذیه می دانستیم تغییر می دهد. اگر یک مطالعه کاملاً با تمام تحقیقات قبلی در مورد یک موضوع مغایرت داشته باشد، ممکن است:
- مطالعه جدید ناقص است
- یافتهها بدون حادثه بودند، اما در بیانیه مطبوعاتی اغراقآمیز شدند
- محققان در حال بررسی چیزی هستند، اما برای تایید آن به تحقیقات بیشتری با یافتههای مشابه نیاز داریم
این یک قانون در مورد تحقیقات علمی است – محققان دیگر باید بتوانند این یافته ها را تکرار کنند. آنچه در مورد تغذیه می دانیم با گذشت زمان تغییر می کند. این ماهیت فرآیند علمی است، وقتی سؤال میپرسیم، از طریق تحقیق به دنبال پاسخ میگردیم، سپس از آن پاسخها برای طرح سؤالات جدید استفاده میکنیم. با این حال، این یک روند آهسته و تدریجی است. علم تغذیه یک سکه نمی زند.
حقیقت غیر سکسی در مورد تغذیه این است که:
- هیچ راه درستی برای غذا خوردن برای هر فرد وجود ندارد.
- پرورش سالم ارتباط با غذا ممکن است به همان اندازه مهم باشد (در برخی موارد مهمتر از خود غذا).
بهبود یک رابطه پرمحتوا و مبتنی بر قوانین با غذا به شما این امکان را می دهد که به خرد بدن خود اعتماد کنید و تعادلی از غذای “مغذی” و غذای “مفرح” را پیدا کنید که برای شما مناسب است. و مانند هر رابطه ای، کار می خواهد.
هیچ غذای جادویی، هیچ کالری جادویی، هیچ نسبت درشت مغذی جادویی وجود ندارد. پس چرا به جای اینکه آن زمان را صرف یادگیری در مورد خود و آنچه واقعاً برای احساس خوب نیاز داریم، وقت خود را برای جستجوی جام مقدس تلف کنیم؟

مکان خاصی در جهنم برای تحقیقات کاهش وزن وجود دارد
اوه، حتی من را شروع نکنید. اوه…خیلی دیر. اگر چکیده ها و بیانیه های مطبوعاتی سازمانی در مورد بسیاری از مطالعاتی که ربطی به کاهش وزن ندارند، مبهم باشد، وقتی موضوع کاهش وزن باشد، به طور مثبت پوسیده می شوند. برای من یک مطالعه کاهش وزن پیدا کنید که با اظهارات غم انگیز و غم انگیز در مورد “اپیدمی چاقی” شروع نشود و من کلاهم را خواهم خورد.
در بسیاری از موارد، این عبارات نقل قولی برای تایید آن ندارند (زیرا همه ما می دانیم که چاق بودن بدترین اتفاقی است که برای سلامتی می افتد. [insert eye roll])، اما زمانی که آنها این کار را انجام می دهند به مطالعه دیگری مربوط می شود که در حال ایجاد فرضیات است. یا، در بهترین حالت، صحبت در مورد ارتباط بین وزن و سلامتی (و، به یاد داشته باشید، ارتباط نمی تواند علت و معلول را ثابت کند).
این یک خانه تحقیقاتی از کارت است.
چربی هراسی در مراقبت های بهداشتی و علوم بهداشتی

چربی هراسی در مراقبت های بهداشتی یک چیز بسیار واقعی است، و همچنین در تحقیقات تغذیه و سلامت بسیار واقعی می شود. من تحقیقات زیادی در مورد وزن و سلامتی و همچنین در مورد انگ وزن خواندم و چند چیز واضح است:
- محققان راهی برای کاهش وزن و حفظ آن برای طولانی مدت پیدا نکرده اند.
- مطالعاتی که ادعا میکنند کاهش وزن «موفقیتآمیزی» ایجاد کردهاند، پیگیری با شرکتکنندگان را دقیقاً در همان نقطهای که افرادی که وزن کم میکنند عمداً شروع به به دست آوردن مجدد وزن میکنند، متوقف میشود. (بعضی از اینها لجستیکی است، زیرا بودجه تحصیلی تمام می شود، اما نمی دانم که آیا گاهی اوقات استراتژیک هم هست یا خیر.)
- تقریباً هیچ مطالعهای در مورد وزن و سلامتی، اثرات نامطلوب مستقل انگ وزن و رژیم غذایی یویو را در نظر نمیگیرد.
- هیچ مطالعه ای نشان نداده است که افراد چاق سابق از سلامتی یکسانی برخوردارند – و خطر مرگ ناشی از بیماری – یکسان با گروه نسبتاً معادل افراد همیشه لاغر. (این ممکن است تا حدی به دلیل شماره 1 باشد.)
- مطالعاتی که ادعا میکنند بهبود سلامتی را با مقدار کمی کاهش وزن نشان میدهند (از 3 تا 10 درصد وزن اولیه)، این تصور را نادیده میگیرند که چیزهایی مانند افزایش فعالیت بدنی و غذای بهتر ممکن است در واقع مسئول بهبودهای مشاهدهشده سلامتی باشند. نه خود کاهش وزن (تحقیق در مورد برنامه پیشگیری از دیابت، که در آن اکثر شرکت کنندگان قادر به افزایش فعالیت بدنی بودند و وزن زیادی کم نکردند، یک مثال کلاسیک است.)
(فقط حرف من را قبول نکنید، مقاله Ragen Chastain را بخوانید “چه کسی می گوید رژیم غذایی بیشتر اوقات با شکست مواجه می شود؟” و “من می توانم 15 مطالعه پیدا کنم” اشتباه است.” اوه، و “افسانه ها در مورد میزان شکست رژیم گرفتن” و بقیه آرشیوهای خبرنامه زیر مجموعه “وزن و مراقبت از سلامت” او را مطالعه کنید. اما این کار را زمانی انجام ندهید که در غیر این صورت به روش های ملموس از خود مراقبت می کنید … مانند پیاده روی، انجام یوگا یا مدیتیشن. !
کری دنت یک متخصص تغذیه، نویسنده مستقل، مشاور تغذیه بصری، نویسنده و سخنران ثبت شده در شمال غربی اقیانوس آرام است. ابرقدرت های او عبارتند از شکست افسانه های تغذیه و توانمندسازی زنان تا احساس بهتری در بدن خود داشته باشند و انتخاب های غذایی را انجام دهند که از لذت، تغذیه و سلامتی حمایت می کند.
چاپ این پست