سهاوت خیرخواه؛ بازار: سیاستهای داخلی و روابط اقتصادی بینالمللی شدن جهان در سایه مفهوم با تغییرات و تحولات متاثر از همراهی و تمام حوزههای اقتصادی، اجتماعی، جوامع و محیطهای سیاسی را تحت تأثیر قرار میدهند. بازاندیشی در ابزارهای دیپلماسی، نقش دیپلماسیها و تعیین وظایف جدید منطبق با شرایط نوین برای وزارت امور خارجه، بویژه در حوزه تجاری و اقتصادی فرآیند تبدیلکننده فعلی و ارتقای جایگاه منطقهای و جهانی خواهد بود.
از انواع و شاخههای مختلف دیپلماسی، دیپلماسی اقتصادی به صورت بالقوه، امکانات و امکانات بسیار کارکردی به گونهای است که حتی از قابلیتهای بیشتری برخوردار است که از ابزارها و ظرفیتهای دیپلماسی سایر حوزهها در حوزههای مختلف استفاده میشود و از منظر کارها، موقعیت مکانی محلی است. را به آسانی رخ خواهد داد. به واسطه این نوع از دیپلماسی، سیاستهای اقتصادی خارجی راند شده و به دولت کمک میکند تا بفهمد چگونه داخلی تأثیر بیشتری را بر اقتصاد دیگر کشورها، برجای بگذارد.
در این اسامی غالباً از منابع اقتصادی به عنوان پاداش و دیپلم یا جرایم دیگر استفاده میشود. میتوان گفت، یک دیپلماسی که در آن از ابزارهای اقتصادی یک کشور برای دستیابی به استفاده از آن استفاده میشود. دامنههای دیپلماسی اقتصادی میتوانند فعالیتهای اقتصادی یک کشور را در سطح منطقهای و فرامنطقهای را در جهت ایجاد براق، سرمایهگذاری، سرمایهگذاری خارجی، تا وامها و کمکهای اقتصادی و توافقنامههای تجاری شامل شوند.
در کنار دیپلماسی اقتصادی، دیپلماسی فرهنگی و رسانهای نیز به عنوان دو ابزار کارآمد و منعطف در سیاستخارجی، زمینهساز ارتقای سطح روابط دولتها و به تبع آن افزایش تفاهم میان ملتها و ایجاد و ثبات بینالمللی است. در فرآیند دیپلماسی فرهنگی، فرهنگ ملت به واسطه ابزارهای مختلف یک رسانه به جهان خارج میشود و ویژگیهای ملتها در سطوح دو جانبه و چندجانبه تبادل میشوند و در نهایت این تبادلات فرهنگی میتواند ارتباطات سازنده در حوزههای اقتصادی و سیاسی بینالمللی را انجام دهد. نیز فراهم میآورد.
همزمان با تغییر نگرشها و رویههای جامعه جهانی، سیاستهای اقتصادی جمهوری اسلامی ایران نیز تحت تأثیر پیروزی انقلاب اسلامی در مسیر تحول قرار گرفت. در نتیجه شرایط جدید به وجود آمده، نوع نگاه بیرونی به ایران، چه در منطقه و چه در سطح جهان جنبه ایدئولوژیک پیدا کرد و برخی از نگرشهای سنتی در نظام اقتصادی کشور، همچنان پابرجا باقی ماند.
اکنون به نظر میرسد، وقت آن است که برخی از زیرساختها و مفاهیم اقتصادی و ابزارهای فرهنگی و رسانههای کشور که میتوانند در روند رشد و توسعه ایران تأثیرگذار باشند، با شرایط روز جهانی و به اقتضای ظرفیتها و منابع داخلی متحول میشوند. و در ساختار دیپلماسی کشور نقش خود را ایفا می کند.
با افزودن دو ابزار مهم رسانه و فرهنگ به دیپلماسی اقتصادی، میتوان به عنوان دیپلماسی اقتصادی نوین شکل داد که سیاست خارجی اقتصاد با روابط ملی و بینالمللی و ارتباطات با ابزارهای دیپلماسی رسانهای و تبادل فرهنگی با ابزارهای دیپلماسی فرهنگی از مؤلفههای اصلی کارکردی آن است. تلقی می شود.
این موضوع مشخص میشود که برای این موضوع قائل شود که تولید ثروت و رفاه نسبی پایدار بدون تکیه بر بازار رقابتی نظام و همچنین برقراری ارتباطات ارتباطی و صلحآمیز با سایر ملتها و توجه به فرهنگ و سنن آنها امکان پذیر نیست. رقابت های فضایی بدون سیاست خارجی اقتصاد جامعه ابتر است. از سوی دیگر، بررسی شرکتهای تجاری در سطح منطقهای نشان میدهد، پوشش جغرافیایی و پوشش موضوعی موضوعنامههای تجارت منطقهای دیگر توسعه یافته است و یک تجارت در منطقهای روی خوش نشان میدهد.
ایران در سالهای گذشته، به همه منابع غنی و استراتژیکی در منطقه غرب آسیا، حتی در مقایسه با همسایه و همطراز، به صورت تصویری مقبول و ادامه در مسیر پایدار گامهای اقتصادی و تجاری بردارد و برنامه مدون اثرگذاری در جهت پیشبرد اهداف اقتصادیاش را نشان میدهد. طراحی و اجرا شود. از این رو برای تلاش برای یافتن مسیری که برای دستیابی به هدف توسعه به رشد و پایداری در حوزه تجاری و اقتصادی را نشان می دهد، همیشه به عنوان مهم ترین دغدغه ذهنی فعالان و بازرگانان این حوزه بوده است.
به نظر میرسد تاکنون تلاشهای جمهوری اسلامی ایران برای منطقهگرایی به نقطه مطلوبی نرسیده است که کشورهای همسایه تمایل داشته باشند، میزان قابل توجهی از بازار خود را برای ارتقای این همکاری در اختیار ایران قرار دهند و این وضعیت حاکم، هم به لحاظ سیاسی و هم اقتصادی برای ایران هزینههای و پنهان بر جای گذاشته شده است. در شرایطی که به نظر میرسد، کارگیری یک نوع دیپلماسی اقتصادی جدید است که در آن نواقص سالهای گذشته فعال میشود و هم محلی دولتی از سطح شعاری فراتر رفته و با شناخت موقعیتهای موجود، به سمت اجرای پیش رود، میتواند راهگشا باشد.