حسین جلیلی بازار: تورم و رشد اقتصادی در چند سال متوالی چه تغییراتی در بازار کار و عوامل تولید کالا و خدمات ایجاد می کند؟
دهه ۹۰ با چند شوک آرزو و رشد اقتصادی دهه از دست رفته اقتصاد ایران نامیده میشود. اما چه کسانی بیشترین آسیب را از این شوکهای اقتصادی دیده اند؟
هر چند به خودی خود باعث کوچک شدن کیک اقتصاد نمیشود و فقط سهم افراد را از کیک تغییر میدهد، این رشد اقتصادی است که میتواند اقتصاد را تغییر دهد.
رشد اقتصادی در دهه ۹۰ در اقتصاد ایران منفی بوده است. اگر افزایش جمعیت را نیز در این محاسبات لحاظ کنیم و رشد درآمد سرانه را در نظر بگیریم، وضعیت از این هم فاجعه بارتر خواهد شد. اما بروز تورم باعث شده است که نرخ حقوق و دستمزد نیز سالانه تعدیل شود، اما این تعلیم سالانه حقوق با تورم باعث چه تغییری می شود؟
در شرایطی که کیک اقتصادی کوچکتر میشود، بیشتر توجه دولت معطوف به حمایت از اقشار کم درآمد خواهد بود، به نظر میرسد تفاوت واقعی (نه اسمی) بین متخصصین و غیرمتخصصین در این سالها کمتر است.
به عنوان نرخ ویزیت پزشک متخصص در سال 95، 34،500 تومان بوده است که با نرخ دلار 3500 تومان معادل با 10 دلار بوده است، در سال 1101 و با نرخ دلار واقعی و نرخ ویزیت 104000 تومان است. کمتر از 3.5 دلار است، یعنی یک سوم درآمد واقعی پزشکان متخصص در کمتر از 6 سال است. به عنوان مثال دیگر حقوق استاد تمام دانشگاه در سال 95، معادل با 1.000.000 تومان بوده است که معادل با 3500 دلار بوده است، در سال 1401 سقف حقوق 33 میلیون تومان است که با احتساب نرخ دلار معادل با 1.100 دلار است. میباشد و این یعنی حقوق واقعی استاد تمام دانشگاه یک سوم شده است.
هر کدام از اینها بیشتر بخرید، به این دلیل است که نرخ اعطایی به میزان افزایش نرخ دلار کاهش یافته است و در واقع میزان افزایش نرخ های واقعی برای خرید دارایی ها در حدود یک چهارم است.
نکته دیگر در تغییرات دستمزد متخصصین، افزایش تعداد متخصصین و بدون التحصیلان در این سالها بوده است، به بیان سادهتر نه تنها میزان دستمزد واقعی متخصصین کمتر میشود، با افزایش تعداد متخصصین و عدم افزایش تولید ناخالص داخلی فرصتهای شغلی کمتری نیز نصیب این افراد میشود. شده است.
در حداقل حقوق، میزان حداقل حقوق در سال 95، معادل با 90.000 تومان بوده است که معادل با 250 دلار بوده است، در سال 1101 این میزان به 200 دلار میباشد، در واقع حداقل دستمزد واقعی 0.8 برابر شده است. .
اما مهم دیگر در اثر کاهش دستمزدهای واقعی، به هم خوردن بازدهی نیروی کار و بازدهی سرمایه است. بازدهی سرمایه به قدری از بازدهی کار پیشی گرفته شده است، که جامعه ایران شرایطی دارد که از نظر افراد دارای ثروتمند است و از نظر سطح درآمدی در فقر نسبی و حتی ضعیف مطلق هستند. این باعث تغییر دهک ثروتی برای افراد جامعه به سختی و حتی ناممکن شده است.
به این معنی که در دهههای قبل با افزایش مهارت و کار بیشتر امکان تغییر دهک ثروت برای یک کار بسیار راحت تر بوده است. برای صحت این موضوع میتوان از شاخصهای سالهای مورد انتظار برای خرید مسکن نام برد که از حدود ۱۵ سال به بالای ۷۰ سال در این ۶ سال گذشته است.
هر چند با کوچکتر شدن کیک اقتصادی اکثر جامعه از نظر وضعیت سلامتی با مشکل مواجه می شود، اما بیشترین آسیب به قشر متخصص و تحصیل شده است. آیا این چه تأثیراتی در سالهای آینده خواهد داشت؟ افزایش قدرت به اولین پیامد این موضوع است، در کنار این عوامل باعث افزایش سالهای تحصیل و مهارت افزایی میشود که دلیل عدم خروج از آن تنها باشد، که در بازار کار ایجاد میشود.